دانلود فیلم و معرفی

فیلمهایی که دیدم رو اینجا مینویسم یادم نره ؟

دانلود فیلم و معرفی

فیلمهایی که دیدم رو اینجا مینویسم یادم نره ؟

ده

فیلم ده ساخته عباس کیارستمی سینماگر بزرگ تاریخ سینما ایران یک اثر اجتماعی است که

در ده سکانس برداشت شده است تمام فیلم در یک ماشین فیلمبرداری شده است و باید دید

این فیلم را ؟؟؟ منتقدین نظر های متفاوتی دارند اول با نظرهای منتقدین اشنا شود بعد من هم

اولین نقد خودم را در این وبلاگ براتون مینویسم .

از وبلاگ سبوی شکسته میخوانید

ten1. ده مصداق عبارت سهل و ممتنع است.هر کس فکر می کند کیارستمی کلاه بردار و دزد است، فقط ذره ای نو آوری مثل او داشته باشد.مشکل اینجاست که همه این آدم هایی که این حرف ها را می زنند ،یا منتقدان فسیل شده اند یا سینماگرانی که خودشان نا خودآگاه تحت تاثیر کیارستمی قرار گرفته اند!

2.فیلم تحت هیچ شرایطی استعاره ندارد!!!.اینکه توی فیلمی به این روانی و سادگی دنبال استعاره بگردیم ،نشانگر نفهمیدن کیارستمی است.دنبال استعاره گشتن در این فیلم،اصولا به این معتی است که "من خیلی دنبال پیچیدگی هستم" و یا "من آدم ژرفی می باشم!!" که این مسلما بر خلاف تفکر کیارستمی است!دیگر ساده تر از این می شود فیلم ساخت؟
می شود داستان این منتقدانی که یک چیزهایی از توی فیلم در می آورند که خود کارگردان هم خبر ندارد!!!
فیلم در واقع آنقدر ساده است که لغال فالوس و منجلاب و پریشیده و پریشاندینده و ... درباره آن کاربرد ندارند!!



3. ده فیلمی درباره زن نیست! به همین سادگی که اگر در فیلمی تمام مدت یک بازیگر زن را ببینیم ، نمی شود گفت فیلم درباره زن است!که اگر منطق اینگونه باشد باید بگوییم ده فیلمی درباره اتومبیل است نه زن!!!!
پس لطفا بیشتر از حد و اندازه طبیعی متاثر نباشید!ده شاید فیلمی درباره ی خانواده از هم پاشیده باشد که مردش را هم درست نمی بینیم!ولی به اندازه کافی از وجودش آگاه می شویم.
اگر مشکلات آدم های فیلم برای بعضی ها تکراری باشد معنی اش این است که این حرفها بد است؟بگذارید بهتر بگویم...می شود در هر فیلمی حرف جدیدی زد؟اصولا از بدو پیدایش هنر، مکررا چیز های جدیدی گفته شده؟؟؟مگر نه اینکه شاهکارهای هر هنری رامی شود چکیده ای از چند درد تارخی و کهن بشری دانست؟کدام حرف جدید؟نه جدا کدام جرف جدید؟؟؟
اگر منطق اینگونه را بپذیریم،مسلما حرف هر فیلمی برای کارگردان همان فیلم خیلی خیلی تکراری است و اصلا باید از ساختن فیلم منصرف شود!اصلا باید قید هنر را زد!باید پرید در منجلاب و پریشیده و ژرفا و از این دست مسایل!!!!
دردهای جامعه ایران بسیار محدودند...اگر از دیدنشان خسته شده اید،چشم هایتان را ببندید!

گاهی اوقات آدم ها آنقدر "ژرف و عمیق و .." می شوند که یادشان می رود،سینما برای سرگرمی ساخته شده.حرف داشتن و حرف جدید زدن، فرع قضیه است!

4.بزرگترین دستاورد ده، حذف خود کارگردان است!به زحمت می توان رد پای کات های کارگردان را پیدا کرد(آنهم اگر خیابان های تهران را بلد باشی و بفهمی که کجاها لوکیشن یکهو می پرد که تازه این هم خیلی کم دیده می شود). نو آوری کیارستمی به حدی می رسد که با خودش هم شوخی می کند!

5.درخشان ترین لحظه های فیلم صحنه ای است که پسر در ماشین تنها می ماند.یادمان نرود بازی گرفتن از بازیگر بزرگترین هنر کارگردان است.آن هم موقعی که خودت آگاهانه تمام ابزارهای لازم را از خودت گرفته باشی

 

 تنها بازیگر مرد فیلم

 

از هفت سنگ میخوانیم

 

این نوشته نگاهی است کوتاه به فیلم ده آخرین ساخته به نمایش در آمده عباس کیارستمی، به مناسبت پخش نسخه خانگی فیلم ((DVDدر ایران.

 

1) بدون شک عباس کیارستمی مهمترین و شناخته‌شده‌ترین فیلم‌ساز ایرانی در عرصه جهانی‌ست و آثار او همواره در داخل و خارج از کشور مورد توجه بوده و حادثه‌ای مهم برای سینمای ایران محسوب می‌شود و «ده» آخرین ساخته او نیز از این قاعده مستثنا نیست.

2) مطابق معمول تصویربرداری فیلم در سکوت نصفه‌و‌نیمه خبری انجام شد. اخبار جسته و گریخته حکایت از آن داشت که اثر تازه اثری متفاوت با بقیه آثار اوست و به اصطلاح مرسوم این بار دیگر خبری از ایده‌های کیارستمی‌وار و سبک ویژه فیلمسازی او نیست. تمام داستان فیلم که با استفاده از تکنولوژی دیجیتال و دوربینهای سبکِ قابلِ حمل تصویربرداری شده بود، داخل یک خودروی سواری جریان داشت و به جز کارگردان و بازیگران اصلی بقیه عوامل به نحوی حذف شده بودند.

3) اولین نمایش رسمی فیلم در جشنواره کن بود. کارگردان به همراه بازیگر اصلی (مانیا اکبری) در کن حاضر شدند. فیلم در بخش مسابقه اصلی کن به نمایش در‌ آمد و با استقبال خوبی از سوی مخاطبین جشنواره مواجه شد. هر چند نتوانست جایزه اصلی را برای دومین بار برای کارگردانش به ارمغان بیاورد .

4) بعد از بازگشت از فرانسه همه چیز در ظاهر حاکی از مهیا بودن شرایط برای نمایش داخلی فیلم بود و علاقه‌مندان سینمای کیارستمی کنجکاو تماشای آن. اما فیلم با ممیزی شدید از سوی مسئولین داخل کشور مواجه شد. به کیارستمی توصیه شد برای اکران فیلمش بخشهایی از آن را حذف کند که با عدم موافقت کارگردان و اظهار این نکته که در صورت حذف صحنه‌های مربوطه، فیلم از ده به پنج تغییر نام خواهد داد او از اکران فیلم در ایران صرفه نظر کرد.

5) ده در ایران فقط در چند نمایش خصوصی محدود (نمایش در سینما تک موزه هنرهای معاصر برای منتقدین و جراید) اکران شد و در پی همان چند نمایش نظرات مختلفی در مورد فیلم در جراید عنوان شد که بیشتر از عدم استقبال تماشاگران جدی حکایت داشت. گویا باید دو سال و اندی از زمان ساخت فیلم می‌گذشت تا علاقه‌مندان سینمای کیارستمی فرصتی برای دیدن نسخه ویدیو خانگی فیلم بدست آورند. دیدگاه‌های منتقدانه درباره‌ی ده آنقدر زیاد بود که حتا بینندگان پیگیر سینمای کیارستمی با پیش‌قضاوتی منفی به تماشای این اثر نشستند، اما واقعیت با آنچه می‌اندیشیدند متفاوت بود.

6) ده روایت‌گر مشکلات و دغدغه‌های فکری و اجتماعی زن میانسالی است در جامعه معاصر ایران. دغدغه‌هایی که هر کدام به صورت مجزا می‌تواند روایتی جداگانه داشته باشد. اما بیشتر تمرکز قصه به روی رابطه‌ی شخصیت اصلی به‌عنوان مادر، با فرزند نوجوانش است. زن از پدر فرزندش بنا به دلایل عدیده جدا شده و ازدواج مجدد کرده و پسر (امین) به هیچ عنوان توانایی پذیرش این اتفاق را ندارد و مادر را عامل ناهنجاری‌های به وجود آمده برای خود می‌داند و تمایل ندارد که با مادر و شوهر مادرش -که زن به شدت مدافع اوست- زندگی کند. کشمکشِ به وجود آمده بین مادر و فرزند هسته‌ی مرکزی داستان فیلم را شکل داده.

7) مستندگونه‌گی و شاید تلاش بیش از اندازه برای نزدیک شدن به واقعیت، ده را به محصولی متفاوت تبدیل کرده است. شخصیت‌ها به شدت ملموس و واقعی‌اند، طوری که تماشاگر هیچ‌گاه حضور دوربین را در صحنه حس نمی‌کند.کیارستمی طی اظهاراتی در کن عنوان کرد که با هر یک از بازیگران به صورت مجزا و به‌روی کلیت ماجرا کار کرده و بیشتر گفت‌و‌گوها متعلق به خود بازیگرهاست. او در تمام مدت در صندلی عقب خودرو حضور داشته و کمترین استفاده را از واژه «کات» انجام داده است.

8) احساسات‌گراییِ تا حدی سطحی، بخشی از فضای فیلم را به خود اختصاص داده، جمله‌های کلیشه‌ای، شعارگونه و بارها تکرار شده‌ی بعضی شخصیتهای فیلم فارغ از نوع نگاه و سلایق شخصی مخاطب، بعضی اوقات آزار‌دهنده و خارج از قاب به نظر می‌رسد. حتی نگاه به ظاهر زن محور فیلم با توجه به توجیهات مطرح شده چندان معقول به نظر نمی‌رسد. اما با توجه به سبک و سیاق روایی فیلم (مستند‌گونه‌گی و بداهه‌پردازی) می‌توان از کنار این موارد به دیده‌ی اغماض گذشت.

9) دوربین در تمام طول فیلم ثابت است. یا به عبارت بهتر دو دوربین که در فاصله یکسان روی داشبورد ماشین ثابت شده‌اند، دو سرنشین جلوی خودرو را با زاویه و قطع یکسانِ کادر پوشش می‌دهند و تماشاگر به جز این دو نمای ثابت داخلی نمای دیگری در فیلم نمی‌بیند. (تنها باری که دوربین برای چند ثانیه از موضع خود خارج می‌شود و نمای اصلی تغییر می‌کند در بخش چهارم است که کاملا غیر ضروری به نظر می‌رسد)

10) شاید بزرگترین هدف فیلم در لایه‌های زیرین، روند تغییر شکل یافتن شخصیت اصلی در مواجهه با مشکلات پیش روست. اتفاقاتی که در طول زمان آهسته آهسته این شخصیت را به پختگی و کمالی خوشایند و پذیرفتنی هدایت می‌کند.


در انتها دوستداران سینمای متفاوت را به تماشای «ده» دعوت می‌کنم!

عباس کیارستمی با عینک معروف خود